قسمت این بود که من هم به جوانی بروم
با دلی سوخته زین وادی فانی بروم
آنچنان زهر بهم ریخته ارکان مرا
نفسی نیست که با آه و فغانی بروم
پسرم کاش بیاید به سرم یک لحظه
تا برم توشه از آن گنج نهانی بروم
مادرم سوخت در این ماه از آن شعله در
سوخته از غم آن یاس خزانی بروم
یا حسین اشهد موتم شده و از داغش
با دو چشمی شده خون زاشک فشانی بروم
دست وپا می زنم اما بخدا با یاد
آن تن له شده از اسب دوانی بروم
زیر لب گفت به عباس پریشان زینب
بی تو تا شام بلا با چه امانی بروم
زینب آن عمه مظلومه من گفت به شام
کاش از این معرکه چشم چرانی بروم
دانلود : نمونه سئوال احکام برای سی و سومین دوره ی مسابقات قرآن ، عترت ونماز
" ویژه ی دانش آموزان ابتدائی دوره ی دوم استان خراسان رضوی "
ام سلمه، همسر رسول خدا(ص) نقل می کند: رسول خدا(ص) در خانه ام خوابیده و عبایی بافت خیبر به روی خود کشیده بود، در این حال فاطمه زهرا(س) وارد خانه شد، در حالی که ظرف غذایی با خود آورده بود، رسول خدا(ص) فرمود: همسر و دو پسرانت حسن(ع) و حسین(ع) را صدا بزن، فاطمه(س) برگشت و آنان را با خود آورد. در همان حال که مشغول غذا خوردن بودند، این آیه نازل شد:«انَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذهِب عَنکمُ الرِّجس اهل البَیتِ وَ یُطهِّرَکم تَطهِیراً؛خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک کند.»(احزاب/۳۳)
*****
*****