اخلاص

پیام های کوتاه

۳۲ مطلب با موضوع «سال تحصیلی 92-93» ثبت شده است

سید امیر دلبری ؛دانش آموزی که متفاوت از دیگران است؛

-پدر و مادرش را خیلی دوست دارد و به آنها احترام میگذارد

-قرآن را زیبا می خواند

-حافظ قرآن است و هر روز حفظیات خود را بیشتر میکند

-همیشه قبل از اذان در مسجد حضور دارد.

-در جلسات جزء خوانی ماه مبارک رمضان حضوری فعال داشت.

-بسیار مودب است

-با بزرگترهای مسجد بسیار با احترام برخورد می کند.

-همیشه اولین نفری است که سلام میکند.

-خدا و پدر و مادرش همچنین بسیاری از بندگان و فرشتگان خوب خدا سید امیر را دوست دارند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۴۷
محمد برزوئی

برایشان مهم بود که بیشتر یاد بگیرند.

کلاس در عصر روزهای یکشنبه و سه شنبه برگزار میشد، به علت استقبال زیاد کلاس را به نماز خانه منتقل کردیم " ساعتی قبل از نماز و ساعتی بعد از نماز " .

اکثر بچه ها مرتل بودند و چه زیبا قرائت میکردند ، جلسات قرآن زیبائی داشتیم ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۱۵
محمد برزوئی

بهترین خاطره

علی اصغر فسنقری/کلاس ششمی/دبستان عدالت/روستای فسنقر

...

بهترین خاطره ی من اینست که ما ظهر که اذان می گفتند به مسجد میرفتیم و نماز را در آنجا میخواندیم و بعد به مدرسه برمی گشتیم و قرائتی انجام می دادیم و زنگ می خورد.

قصه های قرآنی میگفت معلم ما.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۹
محمد برزوئی

بهترین خاطره

حسین فسنقری/کلاس ششمی/دبستان عدالت/روستای فسنقر

...

این بود که ما پیام قرآنی درست میکردیم و ما در کلاس قرائت می خواندیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۴
محمد برزوئی

بهترین خاطره

حبیب فسنقری/کلاس ششمی/دبستان عدالت/روستای فسنقر.

...

خاطره از معلم خوبم

معلم عزیزم چرا موهای قشنگت را کوتاه کردی اینجوری خیلی قشنگ تر شدی

من از معلمم خیلی تشکر میکنم که این همه درسهای خوبی به من دادی و از همه مهم تر به من و دوست هایم قرائت قرآن یاد دادی خیلی متشکرم معلم عزیزم خیلی دوستت دارم

(شیطنت های حبیب ...):

یک روز ما را به پنکه بستی و ما همان جور تو میخوردیم سرما گیج رفت و نخ پنکه برید و به زمین افتادیم و کل ملق شدیم و کلمون شکست و غرامت ما را مدرسه نداد !

اینا همش شوخی بود !

معلم خوبم خیلی از شما متشکرم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۱۲
محمد برزوئی

بهترین خاطره

اعظم فسنقری/کلاس ششمی/دبستان عدالت/روستای فسنقر.

...

بهترین خاطره ی من روز اول بود که شما به کلاس ما آمدید و به ما قرائت قرآن را یاد دادید. من آن لحظه خیلی خوشحال بودم چون می خواستم قاری یاد بگیرم .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۵۸
محمد برزوئی

بهترین خاطره

فاطمه برزوئی/کلاس ششمی/دبستان شهید خیرآبادی/روستای برزو.

...

با سلام بهترین خاطره ی من این بود که نمره ی خوبی آوردم و معلم از دست من خوشحال شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۵۴
محمد برزوئی

بهترین خاطره

علی برزوئی/کلاس ششمی/دبستان شهید خیرآبادی/روستای برزو.

...

لحظه ای بود که عکس گرفتیم با خودم گفتم حتما وقتی که آقا پیر شد این عکس رو می بینه میگه : یادش بخیر - واقعا هم یادش بخیر - مگه نه !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۴۸
محمد برزوئی