اخلاص

پیام های کوتاه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کربلا» ثبت شده است

 روایاتی است که این حروف مقطعه را به داستان قیام حضرت امام حسین(علیه السلام) در کربلا تفسیر کرده‌اند که روایت آن به طور کامل می‌آید. آیات قرآن مجید تاب معانی مختلفی را دارد. گاه مفاهیمی را از گذشته و آینده بیان می‌کند که عین تنوّع منافاتی با هم ندارند. سعد بن عبدالله اشعری می‌گوید: از محضر ولی عصر(علیه السلام) پرسیدم: تأویل «کهیعص» چیست؟ حضرت فرمود: این حروف راز و رمزی است که خداوند آن را به حضرت زکریّا(علیه السلام) یادآور شد. وی درخواست آشنایی با پنج تن آل عبا(علیهم السلام) را داشت که جناب جبرئیل آن ها را به او تعلیم داد. هنگامی که جناب زکریا(علیه السلام) اسامی آن ها را بر زبان جاری می‌کرد، حزن و اندوهش برطرف می‌گردید؛ لیکن هنگام یاد نام حسین(علیه السلام) اشک‌هایش جاری می‌گشت و غم بر او چیره می‌شد. روزی به خدا عرضه داشت: علت این تسکین دل و ریزش اشک چیست؟   آن‌گاه خداوند فرمود: کــهــیــعــص یعنی  «کاف» اشاره به کربلا و «ها» نشانه هلاکت و شهادت خاندان پیامبر و «یاء» اشاره به  یزید قاتل حسین(علیه السلام)، و «عین» عطش و تشنگی و «صاد» صبر و پایداری امام حسین(علیه السلام) است. هنگامی که زکریا(علیه السلام) بدین مطلب آگاه شد، سه روز در مسجد ماند .هیچ‌گونه ملاقات و دیداری با مردم نداشت . فقط به گریه و ناله و مرثیه‌خوانی به آن حضرت می‌پرداخت. سپس به خداوند عرضه داشت: خدایا! فرزندی به من بده تا داغ او را تحمّل کرده و با پیامبر آخرالزمان(علیه السلام) همدردی کنم. بدین جهت خداوند حضرت یحیى(علیه السلام) را که مانند امام حسین(علیه السلام) زمان بارداری مادرش 6 ماه بود ،به او عطا کرد که به دست طاغوت زمان به وضع فجیعی به طوری که همانند اباعبدالله الحسین(علیه السلام) سرش را از تنش جدا کردند به شهادت رسید .

منـــابــــع:

1. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج 1، ص 61 و 62.  2و3و4همان ج6ص 78 و ج 13، ص 6 و 7.

2. نفس المهموم , شیخ عباس قمی , ص 64 و 65

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۷ ، ۱۱:۳۸
محمد برزوئی

ساعت تقریبا 9 شب شده بود ...
هر چند متری که میرفتیم با گرمای آتشی که مردم اون اطراف روشن کرده بودند، گرم میشدیم...
هوا سوز سردی داشت ...
تلفن آنتن نمی داد ...
باید توقف میکردیم تا بقیه هم برسند.
عمود 1000 بودیم
دوستم گفت: " برای امشب کافیه برای اینکه فاصله زیاد نشه بریم استراحت کنیم.  "
قرار بود اگه از هم جدا شدیم عمود 1000 همدیگر رو پیدا کنیم
از هر موکبی که اون اطراف بود سئوال کردیم ، جــــــــا برای استراحت پیدا نشد، حتی برای یک نفر!
مجددا ، به راهمون ادامه دادیم
بعد از طی چند تا عمود دیگه به محل استراحتمون که انگاری قبلا برامون تدارک دیده بودند ...  رسیدیم.
چادری بود که زائرین در حال استراحت بودند. و فقط دو جای خالی داشت...


کـــــاش امسال هم توی یکی از اون چادرها یه جایی داشتم ...
لبیک یا حسین علیه السلام !
اللهم ارزقنا کــــربلا فی اربعین.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۳ ، ۱۴:۲۳
محمد برزوئی