اخلاص

پیام های کوتاه

۸۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پایگاه قرآنی اخلاص» ثبت شده است

سلام دیروز دزدی که مرغ عشق  دزدیده بود را آوردند و با او یک سرباز یک افسر به مدرسه آمدند

وقوع:4:40دقیقه ی بامداد

فردی که واردمدرسه شده بود19عددمرغ عشق که برای ایجاد محیط بانشاط دراموزشگاه قرارداشت راربود

کادراجرایی آموزشگاه درکنارکلانتری 11اقدام به باز بینی تمام دوربینهای آموزشگاه درروزوقوع حادثه و قبل از آن نمودند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۱۱:۴۸
خبرنگار محمود بیهقی

سلام من علی زاهدی فر هستم کلاس ششم مدرسه محمود بیهقی امسال سال اولمه که امدم این مدرسه و مشغول به تحصیلم و از این به بعد من همکار اقای برزویی هستم..

اینم عکسم :

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۵ ، ۱۲:۲۷
محمد برزوئی
بعد از ورود به مدرسه در همان جلسات ابتدایی شعار مدرسه را  که به ازای هر حرف از عنوان بیهقی کلمه ای بود، پیشنهاد دادم که بعد از یک سری تغییرات مصوب و در سربرگ درج گردید.
به زودی طرح تصویری را کامل و در نهایت سربرگ مدرسه به صورت زیر حاصل شد.


سربرگ مدرسه ی محمود بیهقی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۳۶
محمد برزوئی
رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ وَ أَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ ...

در این روزها که اسباب اغفال زیاد شده، با کمی تفکر و تعمق در خود و محیط، کاشف به عمل می آوریم که در غفلتی فرو رفته ایم عمیق ! و هر چه داریم در کف اخلاص گذاشته و بدون هیچ إبایی به تاراج میدهیم .

ظواهر دنیا آنقدر ما را مجذوب و محبوب خود ساخته اند که جدائی و دل کندن از آن سخت دشوار و طاقت فرسا به نظر می آید گوئی که جدائی در گمان گنجیده نمی شود و جزء محالات است، غفلت ، دنیا و نفس که با هم چفت و جور میشوند می توانند هدایتگر توانائی برای اشرف مخلوقات باشند که به اسفل السافلین رهنمونش کنند همان جائی که خدا برای آنانی که دچار میشوند وعده داد.

و در این بین هستند بندگانی که پرده ی غفلت را بسویی افکنده، و در جستجوی کمال با آن سختِ طاقت فرسای شیرین، همتی که ، جهاد می نامند، یار می شوند برای یاری کردن و می گذرند برای رسیدن.

در  این روزها که اسباب اغفال زیاد شده ، برای سیر به سوی او باید جهاد کرد !

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۴ ، ۱۵:۰۸
محمد برزوئی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

سیب ها

 

همه ی توجه کلاس به داستانی بود که تعریف میکردم ..

همان داستان پیرمرد و پسران و دستمال های ابریشمی  ( از اینجا بخوانید )

داستان تمام شد، وارد نتیجه گیری شدیم هر کس نظر و برداشت خود را بیان می کرد.

داستان سیبهای سال گذشته را گفتم ( از اینجا بخوانید)

برخی به فکر رفتند و بعضی  ...

پیشنهاد دادم این اتفاق در کلاس بیفتد ...

و بچه ها استقبال کردند.

روز آزمایش فرا رسید.

از قبل دو ظرف شیشه ای به همراه دو سیب آماده کردم و به کلاس وارد شدم.

هیچ شک و شبه ای نمی بایست بوجود می آمد.

ظرف ها را شسته و با دستمال کاغذی تمیز کردیم

از بابای مدرسه ( جناب آقای شاکری ) خواستیم به کلاس بیاید و دو سیبی که تهیه کرده بودم را به او دادم و در خواست کردم تا آنها را با دوسیب دیگر از مغازه ی تروبار فروشی روبروی مدرسه عوض کند و ایشان به زحمت افتادند و سیبها را آوردند.

زمان آن رسید تا اطراف ظروف شیشه ای را بپوشانیم .

با همکاری بچه های کلاس پوشش یکی از شیشه ها شد : سوره ی حمد، صلوات ، حضرت علی علیه السلام، حضرت مهدی عجل الله ، حضرت محمد صلوات الله ، یا زهرا، پلاکِ: السلام علیک یا فاطمه الزهراء، سنگی که بر روی آن چهار قل هک شده بود، سنگی که و ان یکاد بر روی آن هک شده بود ، حضرت امام رضا علیه السلام ، یا الله جل جلاله ، یا حسین علیه السلام، یا زینب ، یا ابوالفضل.

 

 

و پوشش شیشه ی دوم : شیطان، یزید، ابوسفیان، ابن ملجم، وهابی، شمر، اسرائیل، ابن زیاد، بنی عباس, هارون ، تکفیری ها ، عبدالمالک ریگی جنایتکار،جهنم، شیطان پرست، ابلیس، نماد 666 شیطان پرستی ، نماد پرگار و چشم شیطان پرستان ، صهیونیست.

 

 

با انتخاب کلاس سیبی در شیشه ی با پوشش کلام خدا ، و نام مقدس ائمه قرار گرفت و سیبی در شیشه ی دیگر.

و هر دو شیشه در یک طبقه از کمد کلاس قرار گرفت.
 

 

تعطیلات عید تمام شده بود ، در جلسه ی اول سراغ سیب ها رفتیم تا تغییر در سیب ها را ببینیم امـــــــا سیب ها بعد از یک ماه تغییر محسوسی نداشتند.

 

یکی از بچه های کلاس گفت : " آنقدر به سیبها مواد نگهدارنده می زنند که هیچ تغییری نکرده و این مواد آنها را حفظ می کند " !

و " صبر " را توصیه کردم .

یک ماه دیگر نیز گذشت ...

کم کم نشانه های تغییر نمایان شد. اما به حدی نبود که ما انتظار داشتیم و ما باز هم صبر کردیم

مدرسه ها تعطیل شدند !

در چند روز گذشته برای انجام کاری به مدرسه رفتم که داستان نیمه تمام سیب ها یادم آمد و بعد از چهار ماه به سراغ کمد رفتم و عظمت آیات قرآن را یکبار دیگر مشاهده نمودم . . .

 

*****

به بچه های کلاس پیام رسانی کردیم و آنان که منتظر بودند آمدند ...

 

سیبی را که در جوار قرآن بود سالم دیدند ...

 و سیبی را که در جوار شیطان و همراهانش بود فاسد، حتی با وجود داشتن مواد نگهدارنده باز هم از سیاهی شیطان در امان نماند و فاسد شد.

 

 

*****
*****

*****

*****

 

فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ

پس ای اهل بصیرت ، عبرت بگیرید.

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۶
محمد برزوئی


به اعتقاد شیعه، امام زمان‏ علیه السلام از طریق تشکیل یک حکومت جهانى بر اساس تعالیم عالیه اسلام تمام نارسایى‏ ها را از سرتاسر عالم برطرف خواهد کرد و عدل و داد را در روى زمین مستقر خواهد ساخت.

در سخنان پیامبر اکرم‏  و هر یک از ائمه اطهار درباره ویژگی‏هاى حکومت حضرت مهدى‏ عجل الله تعالی فرجه الشریف و کارهایى که در آن دوره انجام خواهد یافت مطالب زیادى به چشم می‏خورد که مجموعه آنها تصویر بسیار روشنى از یک حکومت اسلامى کامل را نشان می ‏دهند.


در اینجا به عنوان نمونه به بعضى از روایاتى که در این زمینه از امیرالمؤمنین‏ علیه السلام نقل شده است اشاره مى‏ گردد:


-
عبداللّه بن مروان روایت کرده است که على ‏بن ابیطالب ‏علیه السلام فرمودند: حضرت مهدى‏ علیه السلام سى یا چهل سال زمام امور مردم را در دست خواهند داشت.(1)

 

-امیرالمؤمنین ‏علیه السلام مى ‏فرماید: [امام زمان‏ علیه السلام وقتى که ظهور کند] هواهاى نفسانى را به هدایت و رستگارى بر مى ‏گرداند در آن روزگارى که مردم هدایت الهى را به متابعت هواهاى نفسانى درآورده باشند.

آراء و اندیشه ‏هاى مردم را تابع قرآن مى‏ کند در آن روزگارى که آن‏ها قرآن را تابع آراء و اندیشه‏ هاى خود کرده ‏اند

او به شما نشان خواهد داد که عدالت در کشور دارى چگونه است.
هم چنین او تعالیم فراموش شده قرآن و سنّت را زنده خواهد ساخت. (2)

 

-امیرالمؤمنین‏ علیه السلام فرمودند: ...حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف برده مسلمان را وا نخواهد گذاشت مگر اینکه آن را خریده و آزاد خواهد ساخت و بدهکارى نخواهد ماند مگر آنکه بدهى او را پرداخت خواهد نمود.

مظلمه و حقى به گردن و ذمه هر کس که باشد آن را به صاحب حق بازخواهد گرداند.
کسى کشته نمى‏ شود مگر اینکه دیه آن را خواهد پرداخت.

 

هیچ کسى کشته نخواهد شد مگر اینکه بدهى ‏هاى او را آن حضرت پرداخت خواهد نمود و خانواده‏اش را همانند سایر افراد جامعه اداره خواهد کرد تا زمین را از عدل و داد پر کند به همان صورتى که پیش از آن از ظلم و بیداد پر شده باشد.(3)


-
امیرالمؤمنین ‏علیه السلام مى ‏فرماید: ...آنگاه که قائم ما اهلبیت قیام کند کینه‏ ها از دل‏ها بیرون خواهد رفت حتى حیوانات درنده و وحشى نیز با هم سازگار خواهند شد و به یکدیگر ضرر نخواهند رساند، در آن روزگار به اندازه‏اى امنیّت زیاد خواهد بود که یک زن در حالى که همه زینت و زیور آلاتش همراه اوست از عراق تا شام را بدون ترس و دلهره به تنهایى خواهد پیمود.(4)

 


[
۱] کنزالعمال، ج ۱۴ص ۵۹۱ح ۳۹۶۴۶  منتخب الاثر، ص ۴۸۷

[۲] نهج ‏البلاغه فیض الاسلام، خ ۱۳۸ص ۴۲۴و۴۲۵

[۳] بحارالانوار، ج ۵۲ص ۲۲۴و۲۲۵

[۴] بشارة الاسلام ص۲۳۶

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۱۷:۰۳
محمد برزوئی

حافظان قرآن

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۴۲
محمد برزوئی



ابتدا بر روی لینک زیر کلیک کرده سپس لینک دانلود را در صفحه‏ ی بعد فعال نمائید.

دانلود فایل از سرور picofile



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۰۶
محمد برزوئی

امیرالمؤمنین به معناى لغوى آن؛ یعنى امیر و فرمانده و رهبر مسلمانان.(1)

مطابق همین معناى لغوى به پیامبر اسلام  صلوات الله علیه می‏ ‏توان امیرمؤمنان؛ یعنى رهبر و فرمانده مسلمانان اطلاق نمود. به خلفاى راشدین و خلفاى اموى و عباسى و یا همه کسانى که توسط شورا و اصحاب اهل حل و عقد انتخاب شده‏اند، اطلاق می ‏گردد.(2)

بر همین اساس است که خلفاى اسلامى خود را امیرمؤمنان می خواندند. اما در واقع این لقب تنها اختصاص به حضرت علی دارد. در روایات عنوان امیرالمؤمنین از القاب خاص على علیه السلام  شمرده شده است،(3). در برخى از روایات بیان شده که حتى در زمان خود پیامبر نیز توسط آن حضرت ، از على علیه السلام به امیرمؤمنان یاد شده است. (4)

شخصى از امام صادق علیه السلام پرسید: آیا روا است که به امام زمان عجل الله به عنوان ""سلام بر تو، اى امیرمؤمنان"" سلام یاد کرد؟ امام فرمود: نه، زیرا خداوند تنها على را به این لقب نامیده است. نه قبل او کسى به این لقب نامیده شده و نه پس از او. آن شخص پرسید: پس چگونه بر قائم آل محمد عجل الله می ‏بایست سلام کرد؟ فرمود: می ‏گویید: السلام علیک یا بقیة الله"".(5)

پیامبر صلوات الله فرمود: ""اگر مردم مى‏دانستند در چه زمانى على به این لقب ملقب گردید، هرگز منکر فضایل او نمی ‏شدند، زیرا على در زمانى که آدم بین روح و جسد بود، ملقب به این لقب شد؛ زمانى که خداوند فرمود: آیا من پروردگار شما نبودم؟ گفتند: بلى. فرمود: من پروردگار شمایم و محمد پیامبر شما است و على امیر شما است"".(6)

1- دایرةالمعارف تشیع، ج‏2، ص 522

2- همان، ص 522 – 523

3- معارف و معاریف، ج‏2، ص 448؛ دایرةالمعارف تشیع، ج‏2، ص 522

4-  بحارالانوار، ج‏35، ص 37، ارشاد مفید، ص 42

5- کافى، ج‏1، ص 411؛ بحارالانوار، ج‏24، ص 211؛ مظهر ولایت، ص 41

6- ینابیع الموده، 2، ص 63؛ بحارالانوار، ج‏9،ص 256؛ مظهر ولایت، ص 40

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۳۸
محمد برزوئی